بعضے ها رو
باید از تو رویات بڪشے بیرون
محڪم بغلش ڪنے
بعد آروم در گوشش بگے :
آخه تو چرا واقعے نیستے لامّصبـْ. . .
بفهم . . .
دارد ناز تو را میکشد . . .
مردی که از غرور . . .
خورشید هم به پایش نمیرسد .
خدایا کودکیم را گرفتی جوانی ام را دادی . . . .
عقلم را گرفتی عشق را دادی . . .
عشق را گرفتی و تنهایی را دادی . . .
خنده هایم را گرفتی و غم را دادی . . .
آرزوهایم را گرفتی و حسرت ها را دادای .. . .
خدایا برگرد . . .
من هنوز نفس میکشم . . .یادت رفت نفسم را بگیری
دل ک رنجید ازکسی خرسند کردن مشکل است
شیشه ی بشکسته راپیونددادن مشکل است
محبت کردن به بعضی ها مثل آب دادن به گل مصنوعیه!
شعرهایم بوی تنهایی گرفته اند
من عطر تورامیخواهم
تامعطرکنم دنیای دفترو قلمو نوشته هایم را
تعداد صفحات : 6
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت
کدهای اختصاصی